معیارهای انتخاب کارگزاران در سیره سیاسی امام علی(ع)
براین اساس، بهرهگیری از دستور العملهای رهبران دین، برای انتخاب افراد کاردان و شایسته ضروری مینماید. یکی از شخصیتهای مؤثر و روشنگر در جهت تبیین معیارهای انتخاب کارگزاران حکومتی، شخصیت امام علی(ع) است که باید در عرصههای مختلف سیاسی و اجتماعی از سیره ایشان بهره جست. این نوشتار به نوبه خود سعی دارد تا معیارهای انتخاب کارگزاران حکومتی را از لابلای خطبهها، نامهها و سخنان کوتاه آن حضرت استخراج و در اختیار علاقهمندان به سیره سیاسی ایشان قرار دهد. در این گفتار پس از تعریف مفاهیم کلیدی به تبیین معیارهای گزینش کارگزاران از دیدگاه علی(ع) پرداختهیم که نظیر دین مداری، خدا محوری، حق مداری، عدالت خواهی، حسن سابقه، دلسوزی به فقرا وفا به عهد و پیمان و امثال آن هستند. در برابر آن برخی از ملاکهای عدم گزینش کارگزار را که در سخنان آن حضرت خیلی مورد تأکید قرار گرفته و بسیاری از کاگزاران را به خاطر عدم آن ملاکها برکنار نمودند، اشاره نمودم تا افرادی با این ویژگیها به اداره جامعه راه پیدا نکنند. این صفات عبارتند از: انحصارطلبی، خیانت کاری، هوا پرستی و دنیاطلبی که اغلب عامل لغزش انسانهاست.
مفهوم «سیره سیاسی»: سیره سیاسی، ترکیبی است از دو واژه «سیره» و «سیاست». از اینرو برای شناخت مفهوم آن، ابتدا باید به تعریف این دو کلمه بپردازیم. هرچند ارائه تعریف جامع و مانعی از «سیره» و «سیاست» و نیز «سیره سیاسی» دشوار است، ولی با مراجعه به معانی لغوی این واژهها و تعاریف گوناگونی که برای آنها ذکر شده، میتوان تا حدودی مفهوم «سیره سیاسی» را به دست آورد.
سیره در لغت
اهل لغت معانی متعددی برای سیره نقل کردهاند از قبیل: روش، طریقه، سن،[1] سبک و نحوة انجام دادن کار، حرکت در روز و حرکت در شب و نیز به معنای حرکت کردن و راه رفتن گرفته و آن را بر وزن فعله مثل فطره دلالت بر نوع عمل میدانند.[2]
آنچه از متون مختلف دینی و اصولی برمیآید این است که سیره بخشی از سنت است؛ یعنی سنت به دو بخش فعلی (رفتاری) و قولی (گفتاری) تقسیم میشود و به سنت رفتاری، اصطلاحا سیره نیز گفته میشود. صاحب نظران در مورد سیره، دارای دو عقیدهاند:
اول اینکه، سیره به هر نوع فعل و رفتاری که از شخص سر بزند و نیز چگونگی و نوع عمل اطلاق میگردد. این معنا با تحلیل لغوی واژه سیره هماهنگ است. در این معنا در رفتار و عمل، تکرار قید نشدهاست؛ زیرا هیچ فعلی از افعال انسان بدون حالتی خاص تحقق نمییابد.
دوم، سیره عبارت است از روش و طریقه و یا فعل و رفتاری که همراه با تکرار و استمرار باشد، به نحوی که پس از مدتی به صورت یک قاعده و قانون برای رفتار تبدیل گردد[3]. چرا که رفتارهای پیوسته ومکرر افراد حکیم و عاقل تابع سبک و قاعده ویژهای است و از منطق و اسلوب خاصی پیروی میکند. بنابراین سیره علی(ع)، یعنی روش عملی آن حضرت.[4] مثلاً اگر سخن گفتن حضرت بلیغ و رسا بود، این میرساند که سیره ایشان در سخن گویی چنین بوده است.
منظور ما از سیره امام علی(ع) در این نوشتار همین معنای دوم است، یعنی اینکه روش و طریقه عملکرد و رفتار ایشان در زمینه های مختلف فردی واجتماعی براساس قاعده وبرنامه خاصی بوده، متفاوت از دیگران. همانگونه که ایشان در آغاز تصدی خلافت ظاهری ضمن خطبهای در حضور عموم، برنامه حکومتی شان را رسما اعلام فرمودند. در آن خطبه اعلام کردند که در اداره کشور و عزل و نصب کارگزاران طبق قرآن کریم وسیره رسول خدا(ص) رفتار خواهد کرد. در تقسیم اموال فرمودند که هیچ کس را بر دیگران ترجیح نمیدهم و آنچه از بیت المال در اختیار بود بین همه بالسویه تقسیم خواهم کرد.
واژه سیاست، ریشه در زبان عربی دارد و از ماده ساس، یسوس اخذ شده است. سیاست در زبان عرب به معانی مختلفی به کار رفته است. به عنوان نمونه: «سست الرعیة سیاسة»؛[5]رعیت را به نوعی سیاست کردم؛ یعنی مردم را امر ونهی کردم و آنها را به کاری واداشتم. «سوس فلان امور الناس، صبر ملکا وملک علیهم»؛[6] فلانی امور مردم را سیاست کرد، یعنی مالک وصاحب اختیار مردم شد ومقدرات آنها را به دست گرفت. «وساس السلطان والوالی الرعیة»[7]؛ سلطان و والی رعیت را سیاست نمود، یعنی کارهای ملت را سرپستی و تدبیر کرد.
آنچه از معانی لغوی سیاست نتیجه میشود، این است که واژه «سیاست» در لغت به مفهوم مطلق تدبیر امور اجتماعی مربوط به حکومت وقدرت است.
از «سیاست» در اصطلاح، نیز تعریفهای مختلفی شده است که این موضوع به اختلاف فکری و نظری صاحبنظران سیاسی باز میگردد. با این وجود، تقریباً همه اندیشمندان سیاسی بر این نکته اتفاق نظر دارند که منظور از «سیاست» مدیریت و تدبیر امور جامعه در مسیر زندگی معقول همراه با عزّت و رفاه عمومی است.[8]دکتر علی شریعتی میگوید: سیاست عبارت است از: خود آگاهی انسان نسبت به محیط و جامعه و سرنوشت مشترک زندگی مشترک خود و جامعهای که در آن زنگی و بدان وابسته است.[9] متفکران غربی براساس باورهای سکولاریستی خود، تعریف دیگری از سیاست ارائه دادهاند که به روشنی جدایی دین از سیاست را نشان میدهد. از اینرو، سیاست از سوی ماکیاولی چنین تعریف شد: سیاست یعنی نیرنگ و فریب و استفاده از هر وسیله ممکن، در جهت دستیابی به قدرت و پول و ثروت.[10]
برخی از متفکران مسلمان در برابر تفکر غربی، برمحور اندیشه الهی تعریف دیگری ارائه دادهاند که در آن بر رابط نزدیک دین و سیاست تأکید شده است.
هرچند معنا و مفهوم معیار در انتخاب کارگزاران روشن است و چندان نیازی به تبیین تفسیر ندارد، ولی با این حال مناسب است برای روشنگری بیشتر مفاهیم کلیدی به توضیح این واژه نیز بپردازیم. منظور از معیار انتخاب در این بحث آن ملاکها و ویژگیهایی است که هر انتخابگری حین انتخاب خود آن را در نظر میگیرد و بر همان ملاک مشخص فردی را برای تصدی امری گزینش میکند. سیره امام علی (ع) در انتخاب کارگزاران نشان دهنده مجموعه معیارهایی است که در عملکرد آن حضرت نسبت به عزل و نصب فرمانداران و یا فرمانده لشکر ولو در موردی خاص، محور کار ایشان بوده است. این معیارها ممکن است ملاکهای مثبت باشند که هرکارفرمایی باید واجد آن باشد و یا ملاکهای منفی که هیچ کارمندی نباید دارای آن ملاکها باشد، چنان که این دوگونه ملاکها از دستور العمل ها و نامه های حضرت، در نهج البلاغه به خوبی قابل وصول و دستیابی است.
مفهوم انتخاب: زندگی انسان پر از انتخابها و گزینشهاست. اول صبح وقتی از بستر خواب بلند میشویم و با اعضای خانواده و افرادی بیرون از محیط خانه ارتباط برقرار میکنیم؛ در این تعاملات و برخوردها، بیشک در معرض انتخاب و گزینشهای گوناگون قرار میگریم که باید از میان دو یا چند راه یکی را ترجیح دهیم. در مسائل اجتماعی و سیاسی نیز امر بدین منوال است.
انتخاب، مبتنی براصل اراده و اختیار است که از ویژگیهای ذاتی و فطری انسان به شمار میرود. اختیار بدین معناست که فاعل باخواست و میل خود و بدون اجبار و دیگری کاری را انجام میدهد. اما انتخاب به معنای گزینش، در جایی است که فاعل نسبت به دو یا چند چیزی مخالف، گرایش داشته و به خواست خود یکی را بربقیه ترجیح دهد وآن را برگزیند.[11]
انتخابات، جمع انتخاب، یک فعالیت گروهی را تداعی میکند و اینکه جمعی برای حفظ امنیت، وحدت، استقلال و تأمین مصالح جامعه در برنامه انتخابات شرکت و افرادی را براساس شناخت خود برمیگزینند و آنها را برسرنوشت خود مسلط میسازند. تفاوتی در این امر وجود ندارد، انتخابات چه مربوط به تعیین رئیس کشور باشد یا اعضای پارلمان و مجلس، همین مفهوم را خواهد داشت. واژه انتخاب در این نوشتار اعم از فعالیت فردی وگروهی میباشد.
اهمیت توجه به سیره سیاسی امام علی(ع)
بررسی سیره امام علی(ع) از جهاتی برای مسلمانان دارای اهمیت و ارزشمندی است:
1- مقبولیت سیره علی(ع) برای عموم مسلمانان: اولین عامل اهمیت توجه به سیره سیاسی علی(ع) مقبولیت گفتار و رفتار ایشان است. چراکه حضرت علی(ع) تنها صحابهای است که برای عموم مسلمانان، اعم از شیعه وسنی مورد پذیرش میباشد؛ شیعیان آن حضرت را به عنوان خلیفه بلافصل پیامبر اکرم(ص) قبول دارند و براین باورند که طبق نص صریح رسول خدا(ص) او نخستین جانشین ایشان بوده است. اهل سنت وجماعت - چه پیرو مذهب حنفی، شافعی و حنبلی یا مالکی- ایشان را به عنوان به عنوان خلیفه چهارم میپذیرند و معتقدند که او پس از سه خلیفه قبلی، به خلافت رسید. به هرحال، تمامیمسلمانان، سیره سیاسی علی(ع) را برخود حجت میدانند و به آن ملتزمند. از اینرو، بررسی عملکرد آن حضرت در فعالیتهای سیاسی و رفتارهای اجتماعی حائز اهمیت فوق العاده است.
2- توصیههای پیامبر خدا(ص) به تبعیت از سیره علی(ع): رسول اکرم(ص) مکرر مردم را به پیروی از سیره و اندیشه علی(ع) سفارش نموده است. سید ابن طاووس به نقل از مناقب خوارزمیمیگوید: رسول خدا فرمود: ای عمار! علی همواره برهدایت است وپیروی از او پیروی از من است و پیروی از من اطاعت از خداست. [12]
3- همراهی علی(ع) با حق و قرآن: از بسیاری از سخنان پیامبر خدا(ص) استفاده میشود که علی(ع) با قرآن ملازمند و از هم جدا شدنی نیستند. ابن حجر هیتمیدر «الصواعق المحرقه» حدیثی را نقل میکند که رسول خدا(ص) فرمود: «این علی(ع) باقرآن است وقرآن با اوست و از هم جدا نمیشوند تا اینکه در روز قیامت در کنار حوض کوثر بر من وارد گردند»[13]
روایت دیگری به این مضمون وجود دارد.
4- برتری علی(ع) در کیاست و مدیریت جامعه: سیره و رفتار علی(ع) چه در دوران حیات رسول الله(ص) وچه در مدت پنج سال حکومت شان، نشاندهندهی توان بالای سیاست و مدیریت آن حضرت نسبت به اداره امور جامعه و کشور داری است. با اینکه جامعه آن روز از سیره رسول خدا(ص) فاصله گرفته بود و احکام اسلامیآن گونه که شایسته بود اجرا نمیشد، در عین حال آن حضرت توانست در طول خلافت کوتاهشان سنت رسول خدا(ص) را احیا کند.
ادامه دارد....