هفته بسیج گرامی باد
ـ بسیج مدرسة عشق و مکتب شاهدان و شهیدان گمنامی است که پیروانش بر گلدستههای رفیع آن اذان شهادت و رشادت سردادهاند. (حضرت امام خمینی (ره)
ـ بسیج به معنی حضور و آمادگی در همان نقطهای است که اسلام و قرآن و امام زمان (ارواحناه و فداه) و این انقلاب مقدس به آن نیازمند است. (مقام معظم رهبری)
ادامه....
1- عوامل نظامی: یکی از عوامل شکست جنبش محمد نفس زکیّه و ابراهیم ناکارآمدی برنامههای نظامی آنان بود. عباسیان به سپاهیان خود اهتمام نشان دادند و این اهتمام به سال 100 ه یعنی زمانی که دعوت عباسی آغاز شد باز میگردد و لشگریان عباسی توانمندی و برتری خویش را در خلال جنگهای خود با لشکریان اموی به اثبات رساندند.[1]
اهتمام به نیروهای نظامی ، به روزگار منصور فزونی یافت. او هزاران تن از مردم خراسان و فارس را که به سلامت جسمانی و خوش چهرگی و جنگاوری نام آور بودند به سربازی گرفت و برایش چندین لشکر فراهم آمد که آنها را به میدانهای متعدد در خارج و داخل میفرستاد حضور از فرماندهانی کارآزموده که در لیاقت نظامی بهره کافی داشتند یاری جست به همین سبب محمد نفس زکیّه و برادرش ابراهیم را شایسته بود که طوری برنامه ریزی نظامی کنند که پیروزی و موفقیت قیامشان را عملی کند اما مسیر کارزارها و دستاوردهایش عکس آن را ثابت کرد. محمد که سپاهی آماده، ورزیده و مجهز به ساز و برگ مورد نیاز در اختیار نداشت در مدینه ماند تا آنکه لشکریان عباسی به فرماندهی عیسی بن موسی و حمید بن قحطبه به سراغش آمدند آنگاه سیاست دفاع را به جای سیاست هجوم در پیش گرفت. محمد نفس زکیّه کندن خندق بر گرد مدینه را مبنای برنامه نظامی دفاعی خود قرار داد و در این سیاست از کاری که پیغمبر(صلی الله علیه واله) به هنگام یورش به مدینه کرده بود ، تقلید کرد هرچند برنامه پیامبر اکرم(صلی الله علیه واله) با کامیابی همراه بود و پیروزی بهره مسلمانان شد.[2]
علاوه بر آن ، عنایت خداوندی نیز بر رسول خدا و یارانش سایه افکند و آنان را در برابر مشرکان یاری میداد. فکر کردن خندق بر گرد مدینه هیچ سودی نبخشید و مانع عبور سپاه عباسیان از خندق نشد. بیشتر سربازان این سپاه از سوارکاران بودند و اسبان ایشان میتوانست خندق را پشت سر نهد و به مدینه برسد در حالی که بیشتر سربازان محمد نفس زکیّه از پیادگان بودند. عباسیان توانستند از خندق بگذرند. در نتیجه نبرد به کوچهها و گذرگاههای مدینه کشیده شد، رشته کارها از هم گسیخت، ترس و وحشت به دلها راه یافت و سربازان محمد به دفاع از زن و فرزند خویش سرگرم شدند و با آنان به سوی کوهستانی روانه شد. محمد برنامه نظامی خود را استوار نساخت.[3]
[1] - دکتر سمیره مختار اللیثی، مبارزات شیعیان در دوره نخست عباسیان ، ص 192
[2] - مبارزات شیعیان در دوره نخست عباسیان ، ص 194
[3] - طبری، ج6، ص261