سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خداوند می فرماید : گفتگوی علمی در میان بندگانم دلهای مرده راحیات می بخشد؛ آن گاه که در آن به امر من برسند . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :13
بازدید دیروز :13
کل بازدید :201129
تعداد کل یاداشته ها : 106
103/9/6
1:0 ع
مشخصات مدیروبلاگ
 
مرتضی احمدی کشتلی[210]

خبر مایه
پیوند دوستان
 
کوچ بلاک -وبلاگ کوچ نهارجان یا کوچ خراشاد بیرجند(کوچ نوفرست) عاشق آسمونی لحظه های آبی( سروده های فضل ا... قاسمی) فرهنگی هنری و عامیانه ###@وطنم جزین@### قیدار شهر جد پیامبراسلام دفتــر ادب و عرفان : وب ویژه تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید گل باغ آشنایی پایگاه فرهنگی شهید علی پور وبلاگ عقل وعاقل شمارادعوت میکند(بخوانیدوبحث کنیدانگاه قبول کنید) داروخانه دکتر سلیمی ►▌ استان قدس ▌ ◄ جریان شناسی سیاسی - محمد علی لیالی منجی بشر عشق الهی ساعت یک و نیم آن روز خاطرات دکتر بالتازار .: شهر عشق :. منادی معرفت پیامنمای جامع رویاهای خیس بادصبا ایران اسلامی سایت روستای چشام $$$$دوست$$$$ مهاجر ابـــــــــــرار ستاره سهیل پارسی نامه زیر باران (ابیات و اشعار برگزیده) حرم الشهدا سربازها حمله کلبه تنهایی خاکیهای آسمانی پا توی کفش شهدا عشق عشق پنهان بسیج اساتید استان تهران -پیروان ولایت درست و غلط سیاه مشق های میم.صاد بهشت بهشتیان سحر یه دختره تنها کلبه تنهایی اینجا گرانیگاه است شاخابه عشق شعر و رباعی ظهور دانلود گلچین مداحی فدائیان ولایت راه کمال معماری السلام علیک یا فاطمه الزهراء (س) طوبای محبت بصیرت110 یار درونی کلبه دوستان نوری چایی_بیجار هیئت یاحسین منتظران مهدی(عج) برات محمد هدایتی .::پایگاه اطلاع رسانی"هیئت زینبیون"محفل بسیجیان و رهروان شهدا::. ترنم عفت زن و مرد داش هادی y divouneh عدالت جویان نسل بیدار وبلاگ شخصی مرتضی صادقی صراط بچه های خاکریز مبادا روی لاله پا گذاریم واعظ خویش مطالب طنز ، SMS مناسبتی ، نرم افزار و ... delshekasteh انان که خاک را به نظر کیمیا کنند کوثر ولایت مناجات با عشق مسعود رضانژاد فهادانـ 14خورشید آسمان آبی کوچه باغ ...دختر روستا... حوالی نور انسان جاری1 هیئت حضرت زهرا(س)شرفویه .....خداحافظ رفیق ME&YOU او رفت .فقط همین...... عاشق دیونه عشق نمکی سلام خوش امدید نـــابترینـــــــــــــــــها شهدا مطلع مهرورزی ومحبت فانوس ღمن وتوღ اللهم صل علی محمد و آل محمد ستاره سوخته * امام مبین * خدایا عاقلی مودبم فرمای... ..::منتظر بیداری::.. برازجان موزیک *تحلیل* بچه هیئتی پاسدار اسلام نه دی 88 شهدا شرمنده ایم درجست وجوی حقیقت گل نرجس پایوند جوک و خنده دو بال پرواز دهاتی دکتر علی حاجی ستوده خورشید بصیرت پیروان ولایت یاوران نماز ببین چی میگم عاشقی -3 جدیدترین یوزر پسورد آنتی ویروس nod32- Kaspersky - Avira وبلاگ روستای کشتله والتین والزیتون کمترین بنده ایران من عشق صفا صمیمیت محبت دنیای زیبا ahoobanoo دالاهو منتظر پایگاه اطلاع رسانی روستای قتلیش شهید حمید رضا نفیسی plantpathology مرتضی احمدی کشتلی Chamran University Accounting Association جزتو

ادامه....

بقیت الله

همزمان برای قطع کمک و هم چنین بازداشتن مردم از دعوت به او تدابیر لازم را برای جدا سازی حجاز از دیگر شهرهای بزرگ اتخاذ کرد. پس از آن به کوفه که مهد شیعیان بود رفت و آن جا را در اختیار گرفت هم چنین موفق شد خراسانی‌ها را از پشتیبانی او باز دارد. با جدایی نظامی ، گام سرنوشت سازی برای پیروزی بر حرکت او برداشته شد.[1]

منصور که نگران قیامهای علویان بود پس از بازگشت از سفر حج به سال 140 ه وارد مدینه شد و به جستجوی محمدبن عبدالله پرداخت ولی بر وی دست نیافت. منصور نگران قیام وی بود و خبرهایی از وی بوسیله جاسوسان به منصور می‌رسید.

از این رو پدر وی عبدالله بن حسن و جمعی دیگر از فرزندان و خویشان وی از علویان را دستگیر کرد و آنان را به زنجیر کشید و چون از نشان دادن مخفی گاه فرزندش امتناع ورزید و سخنان تندی بین آنان رد و بدل شد، آنان را به مرگ تهدید نمود و به حیره فرستاد، و زندانی کرد در سال 144 که خبر قیام محمدبن عبدالله را به وی دادند به قصد حج رهسپار مکه گردید و در بازگشت از سفر به ربذه رفت و گروهی دیگر از علویان را بازداشت کرده نزد وی آوردند. منصور خبر و محل محمد را از آنان جویا شد چون پاسخ منفی شنید بر آنان سخت گرفت و آنان را نیز شکنجه کرد.[2]

محمد در سال145خروج کرد و باتفاق دویست و پنجاه نفر در ماه رجب همان سال داخل مدینه شد و صدا به تکبیر بلند کردند و رو به زندان منصور آوردند و در زندان را شکستند و محبوسین را بیرون کردند و ریاح بن عثمان زندانبان منصور را گرفتند و حبس کردند. آنگاه محمد بر فراز منبر شد و خطبه بخواند مردمان از مالک بن انس استفتا کردند که با آنکه بیعت منصور در گردن ما است ما می‌توانیم با محمد بیعت کنیم. مالک فتوی می‌دهد بلی چه آنکه بیعت شما با منصور از روی کراهت بوده پس مردم بیعت محمد شتاب کردند. محمد بر مدینه و مکه و یمن استیلا یافت. ابوجعفر منصور چون این بدانست برای محمد مکتوبی از در صلح فرستاد او را امان داد. محمد مکتوب او را جواب نوشت و در آخر نامه نوشت که تو را کدام امان است که بر من عرضه داشتی به مقتضای امان خود عمل نکردی بر امان تو چه اعتماد است. زمانی که منصور مأیوس گشت از آنکه محمد به طریق سلم و صلح درآید عیسی بن موسی برادرزاده و ولیعهد خود را به تجهیز جنگ محمد فرمان داد و در باطن گفت: هر کدام کشته شوند باکی ندارم چه آنکه منصور طالب حیات عیسی نبود سبب آنکه سفاح عهد کرده بود که بعد از منصور عیسی خلیفه باشد و منصور از خلافت او کراهت داشت پس عیسی با چهار هزار سوار و دو هزار پیاده بدفع محمد بیرون شد و منصور او را گفت: که اول دفعه قبل از قتال او را امان ده شاید بدون قتال او سر در اطاعت ما آورد. عیسی کوچ کرد کاغذ در راه مکه رسید کاغذی به سوی جماعتی از اصحاب محمد نوشت وایشان را از طریق یاری محمد پراکنده کرد و محمد چون مطلع شد که عیسی به دفع او بیرون شده در تهیه تدارک جنگ برآمده و خندقی بر دور مدینه کند و در ماه رمضان بود همان سال عیسی با لشکر خود وارد شدند و دور مدینه را احاطه کردند.



[1]   - محمدسهیل طقّوش ، دولت عباسیان ، ترجمه حجت الله جودکی ، قم ، پژوهشکده ، حوزه و دانشگاه ، 1380 ، ص 61

[2]   - ترشخی ، تاریخ بخارا، ص 90


91/7/3::: 9:19 ص
نظر()