مقدمه : ارتباط و
برخورد پسران و دختران، امری اجتناب ناپذیر است زیرا بدیهی است که در جامعه نمی شود
دیوار و حائلی بین دو جنس کشید. هنگامی که از روابط دختران و پسران به عنوان معضل اجتماعی
و آسیب زا یاد می شود، منظور روابط پنهانی، غیرعادی و ناپخته ای است که به دور از هرگونه
شناخت کافی بوده و به صورت هیجانی، تخیلات و رؤیاهای غیرواقعی صورت می گیرد. دختران
و پسرانی که به منظور جلب توجه جنس مخالف و با هدف دوست یابی از بین آنان، افرادی مانند
خود را می یابند و روابط نامتعادلی برقرار می کنند، معمولا در نهایت با احساس سرخوردگی
و بیهودگی و نیز احساس بیزاری از خود به خانه باز می گردند. غریزه جنسی، غریزه ای نیرومنداست که هر چه بیشتر
اطاعت شود، سرکش تر می گردد؛ همچون آتشی که هر چه به آن بیشتر خوراک بدهند شعله ورتر
می شود.تعالیم انسان ساز اسلام، این نوع روابط را نهی می کند نه اینکه زنان و دختران
را از جامعه طرد نماید و از هرنوع حضور و فعالیت های آنان و برخورد و ارتباط زنان و
مردان جلوگیری کند. بلکه برای آن حدودی قائل
باشند.
برخی معتقدند باید آشنایی و صمیمیت
پیش از ازدواج وجود داشته باشد تا دو فرد یکدیگر را به خوبی بشناسند و پس از آن زندگی
مشترک را شروع کنند اما باید بگوییم که عشق واقعی و علاقه مندی حقیقی بین دو جنس ،
زمانی ایجاد می شود که دو فرد ارتباط خود با یکدیگر را به سادگی تزلزل پذیر ندانند؛
از سوی دیگر هر یک برای جلب نظر دیگری دست به رفتار نمایشی نزنند. غیر از فرهنگ منحرف غرب آنهم در دهههای اخیر،
در تمامی فرهنگها و ملتها، ارتباط میان زن و مرد بیگانه کموبیش نابهنجار و غیرمتعارف
شمرده میشود. از اقوام باستانی گرفته تا ادیان گوناگون و جوامع بشری امروزی، هرکدام
قوانین و ضوابطی را برای ارتباط بین زن و مرد درنظر میگیرند و تعامل خارج از آن ضوابط
را ممنوع میدانند.در این تحقیق سعی شده است تا برخی از آسیبهای فردی و اجتماعی دوستیهای
دختر و پسر بررسی شود و با شناخت کامل آسیب ها، زمینه ها و راهکارهای علمی و تخصصی
با این انحراف ارائه گردد. برای بررسی این معضل با سؤال هایی روبرو هستیم: 1 - چه نوع
روابطی، معضل اجتماعی به شمار می رود؟ -2چه آسیب هایی دراین زمینه جوانان ما را تهدید
می کند؟ 3 - سعی داریم پاسخگوی این سئوالات
باشیم. تعریف رابطه دختر و پسر1. مراد از روابط دختر و پسر، رابطه ای است که خود رابطه،
هدف است و مقدمه چیز دیگری نیست. رابطه ای که خود رابطه هدف نیست، همانند رابطه و معاشرت
دختر و پسری که نسبت خویشاوندی دارند و یا رابطه علمی، شغلی و اقتصادی بین دختر و پسر،
اشکالی ندارد.2. در این رابطه، جنسیت طرفین، موضوعیت دارد؛ یعنی نگاه آن دو به هم،
جنسیتی است.3. دراین رابطه، احساسات و عواطف طرفین، حرف اصلی را میزند.4. در این رابطه،
یک در هم تنیدگی بین غریزه جنسی و قوای عاطفی طرفین وجود دارد و تفکیک آن دو در بسیاری
از مواقع، امکانپذیر نیست.پس منظور ما از رابطه و دوستی دختر و پسر، «رابطه ای است
صمیمانه و گرم و اغلب پنهانی که احساسات و عواطف طرفین در این ارتباط، دخالت جدی دارد
و نگاه آن دو به هم، نگاه جنسیتی باشد؛ نه نگاه پاک انسانی و اغلب از طریق دیدارهای
مخفیانه، رد و بدل کردن نامه، تلفن و ... ایجاد می گردد»
.سه دیدگاه در باره رابطه دختر و پسر وجود دارد:
1. دیدگاه افراطی؛
در این نگرش، هر گونه ارتباطی با جنس مخالف، آزاد و بدون مانع
است(رویکرد لیبرالیستی).فروید و پیروان وی مدعی هستند که اخلاق جنسی کهن، بر اساس محدودیت
و ممنوعیت است و تمام مشکلات بشر به دلیل ممنوعیت ها، محرومیت ها، ترس ها و وحشت های
ناشی از این ممنوعیت هاست که در ضمیر باطن بشر جایگزین شده است. برتراند راسل نیز همین
مطلب را اساس قرار می دهد و در کتاب «جهانی که من می شناسم»، می گوید: «اگر از انجام
عملی [رفتار جنسی] زیانی متوجه دیگران نشود، دلیلی نداریم که ارتکاب آن را محکوم کنیم»
2. دیدگاه تفریطی؛
بر پایه این رویکرد،
هر گونه ارتباط و پیوند با جنس مخالف، مردود و مورد نکوهش می باشد. این دیدگاه، نقطه
مقابل دیدگاه افراطی است.راسل در جای دیگر می گوید: «پدران کلیسا از ازدواج به زشت
ترین صورت یاد کرده اند. هدف ریاضت این بوده که مردان را متقی سازد. بنابراین، میگفتند:
ازدواج که عمل پستی شمرده می شد، بایستی منعدم شود»
3. دیدگاه اعتدالی؛
بر اساس این دیدگاه، نه آزادی مطلق و رها پذیرفته شده است و
نه محدودیت و منع هر گونه رابطه؛ بلکه ارتباط بین دو جنس مخالف، در یک چهارچوب [Context] مشخص، تعریف شده است. آسیب شناسی روابط دختر و پسر:روابط
دختر وپسر دارای آفت ها وآسیب های اجتماعی جبران ناپذیری است که به ذکر چند نمونه از
آنها می پردازیم:1. سرکوب شدن استعدادها
یکی از مهمترین عواملی که با وجود رشد نیروهای جسمی، فکری و روحی نوجوان، مانع
از به جریان افتادن صحیح و اصولی آنها و تأمین سعادت آینده او میشود، تسلّط میل جنسی
بر وجودش میباشد. عدم کنترل این میل، سبب میشود که تمام حواسّ و توجّهات انسان و
تمام قوای جسمی و مغزی او معطوف هوسبازیها شود و اگر عملاً هم موفق به هوسبازی نگردد،
تمام فکر و ذهن او به وسیله این خیالات و افکار، اشغال شده و او مجالی برای انجام کار
دیگری و شکوفایی اندیشه و استعدادش پیدا نمیکند. این شعله ای که در سراسر وجودش زبانه
میکشد، تمام تر و خشک را با هم میسوزاند و شکوفههای تازه دمیده در گلزار شخصیت معنویاش
را طعمه آتش سوزان میکند.2. افت تحصیلی یا رکود علمی این گونه روابط، باعث می شوند که دو طرف تمام
فکر و توجه و تمرکز خود را صرف دیدارها و ملاقات های حضوری و تلفنی خود کنند و این
بزرگ ترین مانع برای رشد و ترقی علمی است؛ زیرا تحصیل دانش، نیازمند تمرکز نیروهای
فکری و روحی است.3. ایجاد جو بدبینی اغلب
این گونه دوستی ها و روابط، به ازدواج منتهی نمیشود و اگر هم به ازدواج بینجامد به
علت بدبینی و سوء ظن طرفین نسبت به هم به طلاق منجر می شود. پسر با خود می گوید: دختری
که به راحتی با من رابطه نامطلوب و نامشروع برقرار کرد، از اعتقاد و ایمان قوی برخوردار
نیست. بنابراین از کجا معلوم که پیش از ارتباط با من، با فرد دیگری هم طرح دوستی نریخته
باشد و از کجا که در آینده و پس از ازدواج با من، با دیگری ارتباط برقرار نکند؟ دختر
نیز همین تصور را نسبت به پسر خواهد داشت. بنابراین، این گونه ازدواج ها، پایدار نخواهد
بود و تجربه نشان داده که منجر به طلاق و جدایی می گردند.«بر اساس یک یافته پژوهشی
در آمریکا، زوج هایی که پیش از ازدواج با یکدیگر زندگی می کنند، زندگی زناشویی آنها
با مشکلات فراوانی رو به رو است و منجر به طلاق می شود. طبق تحقیقات، افرادی که پیش
از ازدواج با یکدیگر رابطه داشته اند، بعد از ازدواج، در حلّ مشکلات خود عاجزند؛ زیرا
که نسبت به یکدیگر بسیار بدبین هستند. طبیعت ارتباطات آزاد، این است که زوجین چندان
انگیزه ای برای حل درگیری ها و حمایت از مهارت های خود ندارند..
4. اضطراب، تشویش و
احساس نگرانی در دوستی های موجود بین دختران
و پسران، از آن جا که مقاومتی بسیار قوی از طرف پدر و مادر یا جامعه برای ممانعت از
برقراری این دوستی ها وجود دارد، این گونه دوستی ها، با مخاطرات روانی گوناگونی، مانند
اضطراب و تشویش همراه است.وجود افکار دیگری چون احساس گناه، نگرانی از تهدیداتی که
توسط پسر، برای فاش کردن روابطش با دختر صورت می گیرد، یک تعارض درونی و اضطراب مستمر
را به دنبال دارد.بنابراین، وجود چنین دلهره ها و اضطراب هایی که گاهی لطمه های جبرانناپذیری
بر جسم و روان انسان وارد میکند، از آسیب های جدی این گونه روابط است.همچنین هیجانات
کاذب، مثل خیال ازدواج، خوشبختی و در نتیجه، شکست روحی ، قربانی شدن دختران به خاطر
از بین رفتن آبروی آنها و خانوادهشان و حتی اقدام به خودکشی از دیگر آسیبهای این
نوع ارتباط است )
5 . فقدان شناخت درست و واقعبینانه
کسانی که مدعیاند که
این گونه روابط و دوستی ها با انگیزه ازدواج شکل می گیرد، با کمی دقّت، در خواهند یافت
که روح حاکم بر این گونه دوستی ها، عاقلانه و از سر اندیشه نیست؛ بلکه در آغاز و یا
پس از مدتی، تنها عامل ادامه روابط، میل و کشش جنسی خواهد بود.امام علی علیه السلام
می فرماید: «حُبُّ الشّیءِ یُعْمی وَ یُصِمُّ؛ دوست داشتن چیزی [آن هم ناآگاهانه و
از سر هیجان و احساسات]، انسان را کور و کر میکند». «وابستگیهایی که بین دختر و پسر
ایجاد میشود، مانع گزینش صحیح و دقیق برای شریک آینده زندگی میشود و از آن جا که
دختر یا پسر به فردی خاص وابسته شده، تمام نیکیها، خوبیها، زیباییها را در فرد مورد
علاقه خود میبیند و دیگر توان مشاهده عیوب احتمالی طرف مقابل را ندارد؛ زیرا از روی
علاقه و از پشت عینک وابستگی، به طرف مقابل نگاه میکند؛نه با نگاه نقادانه و بررسی
کننده ای که تمام نقاط ضعف و قوت او را در ترازوی حقیقت بین، مورد دقت و مشاهده قرار
دهد»دوستی و ارتباط احساسی و غیرعاقلانه قبل از ازدواج، راه عقل را مسدود و چشم واقعبین
انسان را کور می سازد و اجازه نمی دهد تا یک تصمیم صحیح و پیراسته از اشتباه گرفته
شود. این نوع انتخاب ها که در فضایی آکنده از احساسات و عواطف انجام می گیرد، به دلیل
نبود شناخت عمیق و واقع بینانه، اگر هم به ازدواج منتهی گردد، زندگی مشترک را تلخ،وآینده
را تیره و تار می سازد
6 . محرومیت از ازدواج پاک هر انسانی در سرشت و نهاد خویش، به دنبال پاکی
و نجابت است. دخترانی که در پی روابط آلوده هستند، در حقیقت، پشت پا به سرنوشت خود
زده اند و این امر، باعث می شود که آنان به جرم آلودگی به این روابط، شرایط ازدواج
پاک را از دست بدهند و اگر به وسیله این گونه روابط ناسالم، در ازدواج پسران نیز تأخیر
ایجاد شود دختران بیش از پسران، در معرض این آسیب قرار میگیرند.دخترانی که به خاطر
برقراری روابط دوستی و به اصطلاح خودشان پایبند بودن بر روابطشان،از ازدواج با فرد
دیگری که به خواستگاریشان می آید ممانعت می کنند. «روابط دختر و پسر، بیش از آن که
مفید باشد، تهدید کننده نهاد خانواده در جامعه به شمار میآید. با نگاهی به آمار میتوان
دید که آمار طلاق در بین کسانی که قبل از ازدواج، ارتباطهای دوستانه داشتهاند، بالاتر
است. از طرفی آشنایی و ارتباط دختر و پسر در محیط اجتماع، بیشتر از آن که معرفتساز
باشد، فروزنده هوسها و معرفتسوز است
7. عدم اسقبال از تشکیل کانون خانواده
این گونه روابط و دوستی
ها، معمولا به انگیزه تفنّن و سرگرمی شکل می گیرد و در خلال آن از خودباوری و زودباوری
دختران، سوء استفاده میشود. متأسفانه در بسیاری از موارد، تفاوت عشق و هوس، دیده نمی
شود. عشق حقیقی و پاک، با هوس های آلوده و زودگذر، تفاوت جوهری دارد. برخی از این روابط
که مبتنی بر هوسرانی و سرگرمی است، پس از مدتی، رو به سردی و افول می نهد. جاذبه و
دلربایی ها، مربوط به روزها و ماه های اول دوستی است؛ ولی دیری نمی پاید که این روابط،
عادی شده، به جدایی میکشد. حس تنوعطلبی انسان از یک طرف و فقدان عامل بازدارنده از
طرف دیگر، باعث می شود که برخی سراغ ازدواج و تشکیل خانواده نروند. جامعه ای که از
تشکیل کانون خانواده استقبال نکند، هیچ گونه ضمانتی برای رشد و شکوفایی فضایل انسانی
در آن وجود ندارد
.8 . انحطاط اخلاقی
شکلگیری شخصیت انسان،
تابع نوع رفتار کسانی است که با آنها رفت و آمد دارد. بنابراین، نوع دوست در تعیین
سرنوشت و ساختن حقیقت انسان، بسیار مهم است. ریشه بسیاری از مفاسد اخلاقی از همین دوستی
ها و روابط، ناشی می شود که سبب سقوط انسان در گناه و معصیت می گردد. ما نمونه بارز
آن را در جوامع غربی شاهدیم. طبق آمار، در دهه 1990، از هر سه کودک آمریکایی، یکی نامشروع
بوده است و از همین روست که انحطاط اخلاقی در غرب، باعث نگرانی شده است. دوستی ها و
روابط نامطلوب دختران و پسران، بزرگترین مانع رشد و کمال انسانی است. دوستی های غیر
صحیح، باعث می گردد که دختران و پسران به صورت ابزاری درآیند که هر روز، تغییراتی در
آرایش، پوشش، حرکات و... داشته باشند و این، چیزی جز مشغول شدن به کارهای بیارزش و
دور شدن از هدف اصلی و شناخت خود و شکوفایی خلاقیت ها و عقب ماندن از قله کمال نیست.
در این صورت، انسان به دنبال خواسته های دیگران است و خودش را فراموش می کند.
9. احساس گناه :
شکی نیست که ما در جامعهای دینی زندگی میکنیم که اکثریت مردم
از آموزههای دینی و اخلاقی متأثر هستند و به آنها احترام میگذارند. گرچه ممکن است
هر فردی سالهای اول زندگی و نسبت به برخی از دستورات دینی، اطلاع دقیقی نداشته باشد،
ولی به طور ناخودآگاه و به تدریج، به بسیاری از هنجارهای اخلاقی و اجتماعی جامعه دینی،
آگاهی پیدا میکند. اظهار محبت و طرح رابطه دوستی با جنس مخالف، از رفتارهایی است که
جامعه دینی و ارزشی، آن را نمیپسندد و به آن خرده میگیرد و اگر اندک دقتی در متون
دینی و سخنان رهبران دینی صورت گیرد، روشن میشود که ارتباط با جنس مخالف، از چارچوب
و قوانینی خاص برخوردار است و آزاد و بدون محدودیت - آن گونه که در جوامع غیردینی شیوع
دارد و به عنوان یک ارزش تلقی میشود – نیست؛ بلکه نگاه اسلام به این گونه ارتباطها، منفی است و همه به ویژه جوانانی
را که در اوج غریزه جنسی هستند، از ایجاد ارتباط عاطفی و احساسی با جنس مخالف، نهی
کرده است. نکته قابل توجه آن است که آسیبپذیری جوانانی که به ارزشهای دینی و اخلاقی
احترام میگذارند و به آنها پایبند هستند درصورت دچار شدن به این مشکل، بیشتر است
و آنان به خاطر آشنایی بیشتری که با دستورات دینی و اخلاقی دارند، بیشتر در معرض احساس
گناه شدید و پیامدهای منفی آن قرار میگیرند. 10ـ خیانت به همسر آینده
اغلب دختر و پسرهایی
که با هم ارتباط دارند و نامشروع به برخی از نیازهای روانی و جسمانیشان پاسخ میدهند،
با هم ازدواج نمیکنند و پس از پایان دوره ای که با هم مرتبط بودند، با شخص دیگری ازدواج
میکنند و این، خیانتی به همسر آیندهشان میباشد. همه سرمایههای جسمی، روانی و معنوی
دختران و پسران، از آن همسر آیندهشان است و آنان حق ندارند برای افراد دیگری که از
سر فریب و تفنن با او دوست شدهاند این سرمایه را هزینه کنند؛ امّا متأسفانه برخی این
خیانت را مرتکب میشوند و با ارتباط نامشروع با دیگران حقوق همسر آینده خویش را از
بین میبرند که این عمل، کانون گرم خانواده را در معرض تهدید قرار میدهد).