زمان امام صادق(علیه السلام) زمانی بود که برخورد افکار و آراء و جنگ عقاید شروع شده بود ضرورت ایجاب میکرد که امام کوشش خود را در این صحنه و این جبهه قرار دهد. و همیشه باید در این گونه امور به اثر کار توجه داشت سیدالشهدا (علیه السلام) دانست که شهادتش اثر مفید دارد و قیام کرد و شهید شد. امام صادق(علیه السلام) فرصت را برای تعلیم و تأسیس کانون علمی مناسب دید. به این کار همت گماشت بغداد که کانون جنبشهای علمی اسلامی صدر اسلام است در زمان امام صادق(علیه السلام) بنا شد شیعه در علوم اسلامی پیشقدم و موسس شد در همه رشتهها از ادب تفسیر فقه کلام – فلسفه عرفان ، کتابها نوشت. ائمه اطهار در هر زمانی مصلحت اسلام را در نظر میگرفتند. چون دورهها و مقتضیات زمان و مکان تغییر میکرد خواه ناخواه همانطور رفتار میکردند.[1]
منصور شیعیان را در مدینه به شدت تحت کنترل و مراقبت خود قرار داده بود و در مدینه جاسوسانی داشت که کسانی را که با شیعیان امام صادق(علیه السلام) رفت و آمد داشتند گردن میزدند.[2]
زمامداران عباسی نیز با آنکه کار ، شعار طرفداری و حمایت از بنی هاشم را دستاویز رسیدن به اهداف خویش قرار داده بودند پس از آنکه جای پای خود را محکم کردند همین برنامه را در پیش گرفتند.
خلفای عباسی پیشوایان بزرگ خاندان نبوت را که جاذبه معنوی و مکتب حیاتبخش آنان مردم را شیفته و مجذوب خود ساخته و به آنان بیداری و تحرک میبخشید و برای حکومت خود کانون خطری تلقی میکردند و از این کوشش میکردند به هر وسیله ای که ممکن است آنان را در انزوا قرار دهند.[3] در عصر امام ششم حکومتهای وقت به طور آشکار میکوشیدند افرادی را که خود مدتی شاگرد مکتب آن حضرت بودند در برابر مکتب امام بر مسند فتوا و فقاهت نشانده مرجع خلق معرّی نمایند چنانکه ابوحنیفه و مالک بن انس را نشاندند.[4]
ادامه را پیگیری نمایید....
[1] - مرتضی مطهری، بیست گفتار، ص 126، 127
[2] - طوسی ، اختیار معرفه الرجال تحقیق ، حسن مصطفوی ، مشهد دانشگاه مشهد ، ص 282
[3] - مهدی، پیشوایی ، ص40
[4] - مهدی پیشوایی ، سیره پیشوایان ، ص 400- 402