اوضاع اجتماعی عهد امام صادق(علیه السلام)
امام صادق(علیه السلام) در عصر و زمانی واقع شد که علاوه بر حوادث سیاسی یک سلسله حوادث اجتماعی و پیچیدگیها و ابهامهای فکری و روحی پیدا شده بود، امام صادق(علیه السلام) جهاد خود را در این جبهه آغاز کرد. مقتضیات زمان امام صادق(علیه السلام) که در نیمه اول قرن دوم میزیست با زمان سید الشهدا (علیه السلام) که در حدود نیمه قرن اول بود خیلی فرق داشت. در زمان امام صادق(علیه السلام) از یک طرف زد و خورد امویها و عباسیها فترتی بوجود آورد و مانع بیان حقایق را تا حدی از بین بود، و از طرف دیگر در میان مسلمانان یک کشور و هیجان برای فهمیدن و تحقیق پیدا شد. لازم بود شخصی مثل امام صادق(علیه السلام) این جبهه را رهبری کند و بساط تعلیم و ارشاد خود را بگستراند و به حل معضلات علمی در معارف و احکام و اخلاق بپردازد. در جایی فقهای بزرگ آن عصر را میبینیم که یا شاگردان آن حضرتند و یا بعضی از آنها میآمدند و از آن حضرت سوالاتی میکردند. ابوحنیفه[1] و مالک معاصر امام صادق(علیه السلام) اند هر دو از محضر امام(علیه السلام) استفاده کرده اند، مالک در مدینه بود مکرر به حضور امام(علیه السلام) میآمد و خود او میگوید: وقتی که به حضورش میرسیدم و به من احترام میکرد خیلی خرسند میشدم و خدا را شکر میکردم مالک دربارة امام صادق(علیه السلام) میگوید از بزرگان و اکابر عباد و زهاد بود او مردی بود که حدیث پیغمبر را زیاد میدانست. خوش محضر بود مجلسش پرفایده. مالک میگوید: زمانی که جعفربن محمد به امر منصور به عراق آمد منصور به من گفت که سخت ترین مسائل را برای سوال از او تهیه کنم من چهل مسله تهیه کردم و رفتم به مجلسش منصور مرا معرفی کرد امام فرمود: او را میشناسم پیش ما آمده است مسائل را طرح کردم. در جواب هر یک فرمود: عقیده شما علمای عراق این است عقیده فقهای مدینه این است خودش گاه با ما موافقت میکرد و گاه با اهل مدینه ، گاهی هم نظر سومی میداد.[2]
ادامه دارد....
[1] - ابوحنیفه رهبر حنفی و مالک (رهبرمالکی) معاصر امام صادق اند هر دو از محضر امام (ع) استفاده کرده اند.
[2] - مرتضی مطهری، بیست گفتار، ص 126-127