سفارش تبلیغ
صبا ویژن
ستم راندن بر بندگان بدترین توشه است براى آن جهان . [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :23
بازدید دیروز :24
کل بازدید :201163
تعداد کل یاداشته ها : 106
103/9/7
6:7 ص
مشخصات مدیروبلاگ
 
مرتضی احمدی کشتلی[210]

خبر مایه
پیوند دوستان
 
کوچ بلاک -وبلاگ کوچ نهارجان یا کوچ خراشاد بیرجند(کوچ نوفرست) عاشق آسمونی لحظه های آبی( سروده های فضل ا... قاسمی) فرهنگی هنری و عامیانه ###@وطنم جزین@### قیدار شهر جد پیامبراسلام دفتــر ادب و عرفان : وب ویژه تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید گل باغ آشنایی پایگاه فرهنگی شهید علی پور وبلاگ عقل وعاقل شمارادعوت میکند(بخوانیدوبحث کنیدانگاه قبول کنید) داروخانه دکتر سلیمی ►▌ استان قدس ▌ ◄ جریان شناسی سیاسی - محمد علی لیالی منجی بشر عشق الهی ساعت یک و نیم آن روز خاطرات دکتر بالتازار .: شهر عشق :. منادی معرفت پیامنمای جامع رویاهای خیس بادصبا ایران اسلامی سایت روستای چشام $$$$دوست$$$$ مهاجر ابـــــــــــرار ستاره سهیل پارسی نامه زیر باران (ابیات و اشعار برگزیده) حرم الشهدا سربازها حمله کلبه تنهایی خاکیهای آسمانی پا توی کفش شهدا عشق عشق پنهان بسیج اساتید استان تهران -پیروان ولایت درست و غلط سیاه مشق های میم.صاد بهشت بهشتیان سحر یه دختره تنها کلبه تنهایی اینجا گرانیگاه است شاخابه عشق شعر و رباعی ظهور دانلود گلچین مداحی فدائیان ولایت راه کمال معماری السلام علیک یا فاطمه الزهراء (س) طوبای محبت بصیرت110 یار درونی کلبه دوستان نوری چایی_بیجار هیئت یاحسین منتظران مهدی(عج) برات محمد هدایتی .::پایگاه اطلاع رسانی"هیئت زینبیون"محفل بسیجیان و رهروان شهدا::. ترنم عفت زن و مرد داش هادی y divouneh عدالت جویان نسل بیدار وبلاگ شخصی مرتضی صادقی صراط بچه های خاکریز مبادا روی لاله پا گذاریم واعظ خویش مطالب طنز ، SMS مناسبتی ، نرم افزار و ... delshekasteh انان که خاک را به نظر کیمیا کنند کوثر ولایت مناجات با عشق مسعود رضانژاد فهادانـ 14خورشید آسمان آبی کوچه باغ ...دختر روستا... حوالی نور انسان جاری1 هیئت حضرت زهرا(س)شرفویه .....خداحافظ رفیق ME&YOU او رفت .فقط همین...... عاشق دیونه عشق نمکی سلام خوش امدید نـــابترینـــــــــــــــــها شهدا مطلع مهرورزی ومحبت فانوس ღمن وتوღ اللهم صل علی محمد و آل محمد ستاره سوخته * امام مبین * خدایا عاقلی مودبم فرمای... ..::منتظر بیداری::.. برازجان موزیک *تحلیل* بچه هیئتی پاسدار اسلام نه دی 88 شهدا شرمنده ایم درجست وجوی حقیقت گل نرجس پایوند جوک و خنده دو بال پرواز دهاتی دکتر علی حاجی ستوده خورشید بصیرت پیروان ولایت یاوران نماز ببین چی میگم عاشقی -3 جدیدترین یوزر پسورد آنتی ویروس nod32- Kaspersky - Avira وبلاگ روستای کشتله والتین والزیتون کمترین بنده ایران من عشق صفا صمیمیت محبت دنیای زیبا ahoobanoo دالاهو منتظر پایگاه اطلاع رسانی روستای قتلیش شهید حمید رضا نفیسی plantpathology مرتضی احمدی کشتلی Chamran University Accounting Association جزتو

 

موضع امام صادق(ع) در برابر سایر علویان

http://s2.picofile.com/file/7144763010/1_311emam_sadegh3.jpg

 

مسعودی می‌گوید: «فرستاده ابوسلمه از نزد امام صادق(علیه السلام) خارج شد به سراغ عبدالله بن حسن رفت و نامه را به او داد. او نامه را گرفت و خواند و بسیار از آن نامه خوشحال شد. فردای آن روز که نامه به دست او رسیده بود، سوار بر مرکب شد و به منزل ابوعبدالله جعفربن محمدصادق(علیه السلام) رفت. وقتی امام صادق(علیه السلام) او را دید، آمدنش را به خانة خود گرامی داشت و او را به کنیه صدا زد و گفت: «ای ابا محمّد حتماً امر مهمی پیش آمده است که تو را به اینجا آورده؟ عبدالله محض پاسخ داد: آری ، بزرگتر از آن است که وصف درآید.

امام صادق(علیه السلام) به او فرمودند: ای ابا محمد آن امر مهم چیست؟

عبدالله پاسخ داد: این نامه ابوسلمه است که مرا به خلافت می‌خواند. شیعیان ما از اهل خراسان نیز به نزد او آمده اند ، امام صادق(علیه السلام) در پاسخ او فرمود: ای ابا محمد از کی تا به حال خراسان شیعه تو شده اند؟ آیا تو ابومسلم را به خراسان فرستاده ای؟ آیا تو آنان را به پوشیدن لباس سیاه دستور دادی؟ این‌ها که به عراق آمده اند ، آیا به خاطر تو آمده اند یا تو به دنبال آنان فرستاده ای و یا کسی از آنان را می‌شناسی؟

عبدالله بن محض در سخن در با امام صادق(علیه السلام) به منازعه پرداخت تا اینکه گفت: مردم پسرم محمد را می‌خواهند چرا که او مهدی این امت است.

امام صادق(علیه السلام) فرمودند: او مهدی این امت نیست و اگر شمشیر بکشد حتماً کشته خواهدشد.

عبدالله گفت: تو این سخن را از روی غرض می‌گویی.

امام صادق(علیه السلام) پاسخ دادند: خدا می‌داند که من خیرخواهی برای هر مسلمانی را بر خود واجب می‌دانم. پس چگونه از خیرخواهی کردن برای تو خودداری کنم. پس خود را با سخنان باطل فریب مده که این دولت بدست عباسیان خواهد افتاد و مانند نامه ای که به دست تو رسیده برای من هم آمده است.[1]

کار ابوسلمه خلال از نظر عباسیان پنهان نبود. چرا که آنان او را با جاسوسان زیادی که تمام حرکات و اعمال او را ثبت و ضبط می‌کردند، احاطه کرده بودند. آنان همه کارهای او را به عباسیان گزارش می‌دادند. سفاح و برادرش منصور بر این امر متفق شدند که برای دیدار ابومسلم بروند و مسأله ابوسلمه را با او در میان بگذارند و از او بخواهند که ابوسلمه را بکشد. منصور خارج شد و با ابومسلم خراسانی دیدار کردو مساله ابوسلمه را با او مطرح کرد. ابومسلم گفت: آیا ابوسلمه چنین کاری کرده است؟ آیا من شرّ او را از سر شما کم کنم، پس یکی از فرماندهان خود را به نام مراربن انس ضبی فراخواند و به او گفت: به کوفه برو و ابوسلمه را هر کجا دیدی بکش.

مأمور با گروهی از سپاهیان خود به کوفه رفت. ابوسلمه شب را در نزد سفاح که تظاهر به بخشش و رضایت از او می‌کرد به سر می‌برد مرا با گروه خود در راهی که ابوسلمه از آن می‌گذشت کمین کرد. هنگامی که ابوسلمه از نزد سفاح خارج شد، مراربن انس او را کشت و صبح این گونه شایع کردند که خوارج او را کشته اند.[2]

درادامه می خوانید...(چرا امام صادق(علیه السلام) پیشنهاد سران قیام عباسی را رد کرد؟)


[1]   - ابن واضح یعقوبی ، تاریخ یعقوبی ، ج2 ، ص 349، بیروت ، دار صادر، 1355ه

[2]   - محمدبن جریر طبری، تاریخ الامم و الرسل و الملوک ، بیروت ، موسسه الاعلمی، 1983 ، حوادث سال 132


91/4/4::: 8:25 ص
نظر()