ادامه...
مراحل هجرت علویان به ایران
مراحل هجرت علویان به ایران طی چهار دورة مهم صورت گرفته:
1- هجرت نخست مربوط است به دوران بنی امیه در زمان خلافت عبدالملک که حجاج بن یوسف از جانب خلیفه والی بصره و کوفه بود (از سال72 - 92ه) آن مرد سفاک شیعیان و طرفداری علی (علیه السلام)و خاندان مولی امیر المومنین (علیه السلام) را تحت تعقیب و کشتار قرار میداد و حتی افرادی مثل کمیل بن زیاد، میثم تمار ، رشید هجری و قنبر غلام علی(علیه السلام) را به جرم جانبداری از علی(علیه السلام) به قتل رسانید. در این موقع بسیاری از علویان از بیم جان به ایران روی آوردند و آوارة شهرها و روستاهای دوردست شدند.[1]
2- هجرت دوم از سال 122 ه.ق است که زیدبن علی بن الحسین علیه خلیفه وقت هشام بن عبدالملک در کوفه قیام کرد و پس از نبردهای سنگین به شهادت رسید. در این زمان عمال خلیفه به تعقیب و کشتار علویان پرداختند چون طرفداران زید که معروف به شیعیان زیدیه هستند در مازندران به حاکمیت رسیده بودند بسیاری از علویان در شمال ایران به آنها پیوستند.[2]
3- گروه سوم هنگام خلافت منصور دوانیقی است که در خبایث نظیر حجاج بود (از سال 136ه ق به بعد) او خاندان بنی حسن(علیه السلام) را که قبلاً قصد خلافت داشتند و با بنی عباس موافق نبودند آنچنان تعقیب میکرد که شب و روز از این فکر بازنمی ایستاد. او حتی کسانی را که با آنها مراوده داشتند به قتل میرسانید و با بی رحمی زن و فرزند آنها را به زندان و به اسارت میبرد به طوری که بیشتر سادات آواره کوهها و بیابانها شدند نه طبعاً بهترین پناهگاه آن رادمردان سرزمین ایران بود.[3]
4- چهارمین گروه مهاجر هنگام ولیعهدی حضرت رضا(علیه السلام) در زمان خلافت مأمون است در این موقع که حضرت رضا (علیه السلام) به مرو نزد خلیفه هجرت نمودند بسیاری از برادران و خواهران و وابستگان آن حضرت به سوی ایران آمدند (سال 201هجری) ولی پس از چندی که حضرت توسط مأمون به شهادت رسید مأمورین خلیفه به تعقیب و ایذاء علویان پرداختند و از آمدن به ایران جلوگیری میکردند زیرا بیم آن را داشتند که با پشتیبانی ایرانیان مخصوصاً خراسانیان موجب قیام و نهضتی را فراهم آورند. و گروه اخیر بیشترین مهاجرین علویان را به ایران تشکیل میدهند.[4]
مسأله قابل توجه در این است که بنی امیه و بنی عباس در دشمنی با فرزندان پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم) تا آنجا پیش رفتند که روند نسل کشی آنها را داشتند و با هر بهانه ای اقدام به قتل و نابودی آنها میکردند، ایرانیان در مخالفت با این سیاست ظالمانه سعی در ازدیاد نسل علویان داشتند و ازدواج با سادات را میمون و مبارک میدانستند و بسیاری از بزرگان علوی از انتساب خود به عرب اکراه داشتند یعنی مسلمان بودن و وابستگی به پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم) برای آنها افتخار بوده است نه وابستگی به جامعه عرب.[5]
درادامه مطالب جدیدتری راخواهید خواند....
[1] - ابوالفرج اصفهانی ، مقاتل اطالبین ،ص 312
[2] - محمدمهدی تهرانچی ، جایگاه علویان در آیین های ملی مذهبی ، ص 39-40
[3] - حسن ابراهیم حسن، تاریخ سیاسی، ص 125
[4] - محمدمهدی تهرانچی ، جایگاه علویان در آیین های ملی مذهبی ، ص 40-41
[5] - محمدمهدی تهرانچی ، بازنگری استاد حبیب الله بی گناه ، جایگاه علویان در آیین های ملی مذهبی ایران ، ص 39