ادامه دلایل پذیرفتن ولاتعهدی امام رضا(ع)...
موضعگیری پنجم
مردم را گاه گاه از این موضوع آگاه میساخت که مأمون بزودی دست به نیرنگ زده، پیمان خود را خواهد شکست. امام بصراحت گفت: که به دولت کسی جزء مأمون کشته نخواهد شد و کسی جزء مأمون او را مسموم نخواهد کرد و این موضوع را حتی در پیش روی مأمون هم گفته بود. امام تنها به گفتار بسنده ، نمیکرد، بلکه رفتارش نیز در طول مدت ولیعهدی همه از عدم رضایت وی و مجبور بودنش حکایت میکرد. بدیهی است که اینها همه عکس نتیجه ای را که مأمون از ولیعهدی وی انتظار میداشت ، به بار میآورد.[2]
در موضعگیری ششم: امام(ع) از کوچکترین فرصتی که به دست میآورد سود جسته، این معنا را به دیگران یادآوری میکرد که مأمون در اعطای سمت ولیعهدی به وی کار مهمی نکرده جز آنکه در راه برگرداندن حق مسلم خود او که قبلاً از دستش به غضب ربوده بود، گام برداشته است. بنابراین امام پیوسته مشروع نبودن خلافت مأمون را به مردم خاطر نشان میساخت.[3]
موضعگیری هفتم: امام برای پذیرفتن مقام ولیعهدی شروطی قائل شد که طی آنها از مأمورین چنین خواسته بود: امام هرگز نه کسی را بر مقامی گمارد، نه کسی را عزل کند، نه رسم و سنتی را براندازد و نه چیزی از وضع موجود را دگرگون سازد، بلکه از دور مشاور در امر حکومت باشد. مأمون نیز تمام شروط را پذیرفت.[4]
بنابراین امام بر پاره ای از هدفهای مأمون خط بطلان کشید، زیرا اتخاذ چنین موضعی دلیل گویایی بود بر امور زیر:
الف: اعتراف نکردن به مشروع بودن سیستم حکومتی وی.
ب: سیستم موجود هرگز نظر امام را به عنوان یک نظام حکومتی تأمین نمیکرد.
ج: مأمون برخلاف نقشه هایی که در سر پرورانده بود، دیگر با قبول این شروط نمیتوانست کارهایی را به نام امام و به دست او انجام دهد.
د: امام هرگز حاضر نبود تصمیمهای قدرت حاکم را اجرا سازد.[5]
[1] - مهدی پیشوایی، سیره پیشوایان ، ص497
[2] - مرتضی الحسینی، سید جعفر، زندگی سیاسی هشتمین امام، ص168
[3] - مرتضی الحسینی ، سید جعفر، زندگی سیاسی هشتمین امام، ص169-183
[4] - مهدی پیشوایی ، سیره پیشوایان، ص 497-498
[5] - مرتضی الحسینی، سید جعفر، ص 171-183-، سیره پیشوایان ، مهدی پیشوایی ، ص497-498
در ادامه خواهید خواند( موضع شیعیان در برابر بیعت مأمون با امام رضا به ولایتعهدی)...